دل من،هر چه غلط بود فراوان کردی _ یاسر قنبرلو

ساخت وبلاگ

دوستت دارد و از دور کنارش هستی

روی دیوار اتاق و سر کارش هستی

آخرین شاعر دیوانه تبارش هستی

دل من، ساده کنم، دار و ندارش هستی

 

دوستش داری و از عاقبتش با خبری

دوستش داری و باید که دل از او نبری

دوستش داری و از خیر و شرش میگــُذری

دل من، از تو چه پنهان که تو بسیار خری

 

دوستت دارد و یک بند،تو را می خواهد

دوستت دارد و در بند تو را می خواهد

همه ی زندگی ات چند؟ تو را می خواهد

دل من، گند زدی گند، تو را می خواهد

 

شعر را صرف ِ همین عشق ِ پریشان کردی

همه ی زندگی ات را سپر ِ آن کردی

دوستش داری و پیداست که پنهان کردی

دل من،هر چه غلط بود فراوان کردی

 

دوستت دارد و از این همه دوری غمگین

دوستت دارد و توجیه ندارد در دین

دوستت دارد و دیوانگی ِ محض است این

دل من، لطف بفرما سر جایت بنشین

 

لب تو از لب او شهد و عسل می خواهد

لب او از تو فقط شعر و غزل می خواهد

دوستت دارد و از دور بغل می خواهد

دل من، این همه خوان،رستم ِ یل می خواهد

ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﻗﻬﻮﻩ ﺑﻨﻮﺷﯽ ﺗﻪ ﻓﺎﻟﺖ ﺑﺎﺷﺪ _ علی صفری...
ما را در سایت ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﻗﻬﻮﻩ ﺑﻨﻮﺷﯽ ﺗﻪ ﻓﺎﻟﺖ ﺑﺎﺷﺪ _ علی صفری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4blackpoem7 بازدید : 367 تاريخ : جمعه 3 دی 1395 ساعت: 7:54