یه توپ با تردید می چرخه _ سید مهدی موسوی

ساخت وبلاگ

یه توپ با تردید می چرخه

توو یه زمین سبز اون دورا

یه حسّ خوب مشترک شاید

بین من و زندون و مأمورا

 

هر شب بدون شام می خوابی

امشب ولی بی شام بیداری

با اسم ایران اونور دنیا

رؤیای سبز تازه ای داری

 

بابا نشسته اون طرف، ساکت

مامان توو فکر گریه ای تازه

شاید بهار ما بیاد از راه

امشب با یه گل توی دروازه

 

شب لونه کرده توو دل و چشما

هر جا میری انگار زندونه

شاید یه شوت محکم و جوندار

این شهر غمگینو بخندونه

 

واسه یه گل از شوق می میریم

شاید تموم شه این زمستونا

شاید برای بردن ایران

مردم بریزن توو خیابونا

 

بازی تموم میشه ولی مامان

مثل همیشه بالشش خیسه

دیگه کسی نیس توی این خونه

شب ها بلند شه شعر بنویسه

 

بازی تموم میشه ولی بابا

بیداره تا فردا کنار تخت

رؤیای ما جام جهانی بود

توو یه جهانِ واقعا خوشبخت!


لینک کانال تلگرام من: @hiprofile
کانالی پر از عکس نوشته و پروفایل های زیبا

می تونید از طریق آیدی تلگرام زیر من رو از نظراتتون در مورد وبلاگ با خبر کنید: @miladshm

ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﻗﻬﻮﻩ ﺑﻨﻮﺷﯽ ﺗﻪ ﻓﺎﻟﺖ ﺑﺎﺷﺪ _ علی صفری...
ما را در سایت ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﻗﻬﻮﻩ ﺑﻨﻮﺷﯽ ﺗﻪ ﻓﺎﻟﺖ ﺑﺎﺷﺪ _ علی صفری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4blackpoem7 بازدید : 228 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 14:36